دوره ویکتوریایی، یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین دورههای تاریخ مد و پوشاک به شمار میآید. این دوره به عصر سلطنت ملکه ویکتوریا (از سال 1837 تا 1901 میلادی) در انگلستان، باز میگردد. از آنجایی که دوران حکومت وی بسیار طولانی بود، ما شاهد تغییرات چشمگیری در مدلها و سبکها هستیم و این دوران به عنوان یک دوره پیچیده و متنوع شناخته میشود که بر مد جهان تاثیرات بسزایی گذاشت.
این دوره نهتنها تغییرات بزرگی را در زمینه پوشاک و سبکهای پوششی ایجاد کرد، بلکه بسیاری از تغییرات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و صنعتی اروپا نیز در این بازه زمانی شکل گرفت. در ادامه به بررسی این تغییرات میپردازیم و درباره این صحبت میکنیم که چگونه بر پوشش مردم تاثیرگذار بودهاند.
عوامل تاثیرگذار بر مد دوران ویکتوریایی
دوره ویکتوریایی به عنوان یکی از مهمترین دورههای تاریخ انگلستان شناخته میشود چراکه این دوره نماینده تغییرات عمدهای در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و هنری بوده است که ردپای اثرات آنها تا به امروز دیده میشود.
تأثیرات اجتماعی و اقتصادی
بسیاری از پیشرفتهای صنعت و تکنولوژی همزمان با دوران ویکتوریایی صورت گرفت و به همین دلیل، انگلستان به عنوان پیشواز انقلاب صنعتی، شناخته میشد. توسعه تکنولوژیها و ماشینآلات جدید باعث افزایش تولید کالاها و پوشاک شد و ماشین آلات به سرعت جایگزین روشهای دستی و سنتی، شدند. این افزایش تولید باعث شد که قشرهای گستردهتری از جامعه به پوشاک دسترسی پیدا کنند و مدلهای مختلفی از لباسها به وجود آید. بنابراین تولید انبوه چرخ خیاطی در ۱۸۵۰ میلادی و ظهور رنگهای مصنوعی، تغییرات عمدهای را در بازار پوشاک بوجود آورد و با رشد و پیشرفت فناوری چاپ، راه کسب و کارها را به بازار تبلیغات باز کرد. علاوه بر این، بسیاری از تغییرات اجتماعی در این دوران صورت گرفت و جمعیت شهرنشینی به شدت افزایش پیدا کرد.
تأثیرات هنر و فرهنگ
در این دوره علاوه بر تغییرات صنعتی و تکنولوژی، شاهد تغییرات چشمگیری در حوزه هنر، علم، فرهنگ و ادبیات هستیم. فرهنگ و ادبیات نیز در این دوره نقش مهمی ایفا میکردند و تاثیرات قابل توجهی در مدلهای لباس داشتند چراکه اشعار، داستانها، افسانهها و آثار هنری، الهام بخش طراحان و خیاطان در این دوره، بودند.
مد دوران ویکتوریایی
همانطور که اشاره کردیم، تأثیرات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی، به وضوح در طراحیها و جزئیات پوشاک این دوره دیده میشود. علاوه بر آن در این دوره، پوشاک به شدت وابسته به موقعیت اجتماعی افراد بود و ثروت، اشرافیت و مقام و منصب افراد را نمایش میداد. در ادامه به بررسی لباس زنان در دوران ویکتوریایی میپردازیم.
در دوران ویکتوریایی، زنان، بخصوص زنان طبقات اجتماعی بالا که نیازی به کار نداشتند، اغلب مشغول کارهای خانگی بودند و لباسهایشان بخوبی منعکس سبک زندگی آنان بود. بنابراین در طراحیهای این لباسها، مسائلی همچون تحرک و راحتی در هنگام حرکت، مد نظر نبود. شانه، از مواردی بود که معمولا در لباسهای این دوران، نمایان بود که این مختص به بانوان ردههای بالا میشد و زنان طبقه کارگر حق نمایش دادن پوست بدن خود را نداشتند. بنابراین در این دوره، شالهایی رایج شد که زنان برای پوشاندن شانههای خود از آنها استفاده میکردند.
در سلطنت ملکه ویکتوریا از ، شکل ایده آل زن ویکتوریایی، بالا تنه بلند و باریک و فرم باسن پهن بود. بنابراین در این دوره برای دستیابی به فرم باریک کمر، کرستهایی رواج پیدا کرد که بسیار محکم بسته میشد. زنان معمولا در زیر این کرستها، لباسی میپوشیدند تا کرست با بدن تماس مستقیم نداشته باشد. همراه با این کرستها، دامنهایی حجیم و لایه لایه پوشیده میشد که بر باریک بودن کمر، تاکید میکردند. علاوه بر دامنها، برای تاکید بیشتر بر باریکی کمر، معمولا یقهها بازتر (پایینتر) و به صورت صاف، طراحی و دوخته میشد. برای دوخت این لباسها، اغلب از پارچههای طرحدار استفاده میشد.
گفته میشود در دهه ۱۸۴۰ میلادی، سبک لباس زنان، محافظهکارانهتر از پیش، ادامه پیدا کرد و آستینهای پرچین، یقههای کوتاه، بالاتنه V شکل و کشیده، به لباسها اضافه شدند و دامنها حجیمتر از پیش دوخته شدند. در این دوره، با تاکید بر خطوط بدن، برروی بالاتنه، درزهایی درنظر گرفته میشد که انتهای خطوط این درزها در جلوی لباس به یکدیگر میرسیدند و همین موجب باریکتر دیده شدن کمر میشد.
همینطور، آستینها در این دوره تا آرنج تنگ و بعد از آرنج باز شده و چین میخوردند (قیف مانند). همین تنگ بودن و بلند بودن آستینها موجب محدود شدن حرکات بازو و دستان زنان میشدند. دامنها نیز در این دوران، حجیمتر شده و وجود لایههای بیشتر دامنهای افراد، به عنوان نشانی از ثروت و جایگاه اجتماعی آنان تلقی میشد. لایههای رویی این دامنها معمولا به صورت چیندار درنظر گرفته میشد.
مدل لباسها در دهه ۱۸۵۰ میلادی، همانند دهه پیشین و با کمی تغییرات، ادامه پیدا کرد. مهمترین تغییر در این دوره، اختراع کرینولین (قفسهای دامنی شکل) بود. اختراع این کرینولینها دستیابی به فرم بدن ساعت شنی را برای زنان آسانتر کرد. بنابراین زنان میتوانستند بجای پوشیدن چندین لایه دامن، از کرونلینها استفاده کنند که همین امر موجب سبکتر شدن لباس آنها شد و بسیار محبوبیت پیدا کرد. از این دوره، زنان بر روی لباس روز خود، ژاکت میپوشیدند.
در دهه ۱۸۶۰ میلادی، ناحیه باسن این کرونلینها، تختتر طراحی شدند اما دنباله دامن خود را حفظ کردند. همینطور شکل کرونلینها از جلو، تختتر از پشت آن، در نظر گرفته شد. در این دوره، برای لباسهای روزمره، یقههای بلند و بسته و برای لباس مراسمها، یقههای باز و کوتاه دوخته میشد. از این دوران هر چه به جلوتر میرویم، از حجم کرونلینها کاسته اما دنباله آن همچنان حفظ شد. همین تغییرات موجب سهولت تحرک برای زنان شد. بر روی این کرونلینها، دامن و پارچهها با چینهایی نرم قرار میگرفت.
در دهه ۱۸۷۰ میلادی، استفاده از دامنهای گشاد و حجیم، کمرنگتر و به تدریج ناپدید شد. در این دوران زنان از لباسهایی با سیلوئتهای باریکتر استفاده میکردند و کمی بعد Polinise و Bustle به لباس آنها اضافه شد. این دو درکنار یکدیگر، حجمی اغراقآمیز را در ناحیه باسن ایجاد میکردند.
در این دوره، حجم دامنها کمتر شد و پارچه اضافه در پشت لباس جمع میشد و بسیار پر چینتر از دامنهای دهههای پیشین بود. کرستها نیز در این دوره، تنگتر از قبل شد. کمی بعد، سیلوئت لباس زنان باریکتر از پیش در نظر گرفته شد که این محدودیتی را در راه رفتن برای آنها ایجاد میکرد.
اوایل دهه ۱۸۸۰ میلادی، دورهی سردرگمی سبکی بود. عدهای هنوز علاقهمند به لباسهای حجیم و ماکسیمال بودند و از طرفی، با محبوبیت روزافزون خیاطی، سبکها و استایلهای جدیدی بوجود آمد و افراد به لباسها با سیلوئتهای باریکتر و سبکتر علاقهمند شدند. عدهای این علاقهمندی را مدیون رواج دوچرخه سواری و تنیس در میان زنان، میدانند. اما در اواسط دهه ۱۸۸۰ میلادی لباسهای ماکسیمال بار دیگر بازگشتند و لباسها با برآمدگی اغراقآمیز بیشتری در ناحیه باسن، دوخته میشدند. در این دوران، پارچهها بیشتر در پشت لباس جمع و قد دامنها کوتاهتر از قبل شد. در اواخر این دهه، بار دیگر لباسها با سیلوئت باریک در میان زنان محبوبیت پیدا کرد و یقهها نیز در این دوره بلند و بستهتر دوخته میشدند.
در دهه ۱۸۹۰ میلادی، این لباسهای باریک، تکمیل شدند و کینولینها از لباس حذف شد. همینطور لباسها سادهتر و یقهها بستهتر دوخته میشد. کمی بعد زنان از نوعی ژاکت بر روی لباس خود استفاده میکردند که این ژاکتها موجب افزایش اعتماد به نفس آنها میشد و از این دوران اولین نمودهای آزادی زنان در نوع پوشش آنها، به چشم میخورد.
جمع بندی
بنابراین، دوره ویکتوریایی، دورانی پربار و پرتلاطم در تاریخ مد و پوشاک بشمار میآید که تأثیرات آن تا به امروز در طراحیها، سبکها و جزئیات پوشاک مشهود است. این دوره نهتنها نشانگر تحولات مد و پوشاک، بلکه به عنوان نماینده تغییرات چشمگیر اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در انگلستان قرن نوزدهم، شناخته میشود. در مطالب بعدی بیشتر به مد رایج دوران ویکتوریایی خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.