ماکسیمالیسم و مینیمالیسم دو مفهوم متضاد هستند که به طور گسترده در طراحی داخلی، آثار هنری، مد، موسیقی و سایر رسانه های خلاق به کار می روند. فلسفه مینیمالیستی بر پایه سادگی، خلوص، و داشتن حداقل داراییهای ممکن تأکید دارد، در حالی که ماکسیمالیسم زیبایی را دربرجستگی و حداکثر هر چیزی میداند.
مینیمالیسم چیست و این روند چگونه آغاز شد؟گرایش مینیمالیستی در ابتدا همراه با ایده ضد مصرف گرایی افزایش یافت. جامعه به تدریج متوجه تأثیر مخربی شد که تولید ومصرف بیش از حد بر محیط طبیعی داشت. جای تعجب نیست که مخالفان مصرف گرایی مینیمالیسم را روشی جدید برای خرید و زندگی میدانستند که به کاهش مصرف بیجهت و غیراخلاقی در سطح فردی کمک می کرد. علاوه بر این، برخی استدلال میکنند که انباشت بیپایان محصولات باعث ایجاد استرس بیشتر از رضایت میشود و داشتن حداقل تعداد دارایی باعث میشود فرد احساس آشفتگی کمتر و بهرهوری بیشتر کند. درک پیامدهای مخربی که مصرف بیرویه ایجاد می کند اولین بار توسط جامعه شناس آمریکایی تورستین وبلن مطرح شد.جنبش مینیمالیسم به سرعت در اواسط قرن بیستم محبوبیت یافت. برخلاف استفاده مرسوم از هنر برای تجسم احساسات، هنرمندانی مانند فرانک استلا و رابرت موریس قصد داشتند آثار هنری خلق کنند که توجه مخاطب را به ساختار خود آثار هنری جلب کند. به طور کلی، هنر مدرن در مجموع با زیبایی شناسی مینیمالیستی مشخص می شود که مفهوم اصلی و ساختار اصلی آثار هنری را برجسته می کند.
ماکسیمالیسم چیست و چگونه آغاز شد؟ماکسیمالیسم نماد قشر مرفه
در پاسخ به کاهش روند مینیمالیستی، ماکسیمالیسم یک جنبش رو به رشد در دنیای هنر و طراحی بوده است. ماکسیمالیسم بر بیش از حد نشانه های بصری تأکید می کند. “بیشتر بهتر است” یک نقاشی ماکسیمالیست پر از انتخاب های رنگی چشم نواز، خطوط توصیفی واضح، نقوش با طرح های متنوع و استعاره های بسیار متفکرانه است.ماکسیمالیسم نیز به سرعت شاهد احیای آثار هنری، طراحی های داخلی و طراحی های مد بود.
مینیمالیسم در مد
در بسیاری از موارد، مینیمالیسم به عنوان یک صفحه سفید و خالی شناخته میشود و یا لباسهایی با رنگهای سفید و مشکی مینیمال به حساب میآیند، اما مینیمالیسم در فشن چیزی بیشتر ازپارچهها و طرحهای تک رنگ است. زیبایی شناسی در این سبک به شدت وابسته به سطح گستردهای از توسعه اجتماعی است. سبک مینیمال به طور مستمر از اختراعات و ابداعات جدید تاثیر میپذیرد.
تاریخچه مینیمالیسم
در دههی 40 میلادی، کوکوشنل Coco channel سبکهای جدیدی از لباس را برای زنان طراحی کرد. لباسهای مینیمالی که از لباسهای مردانه الهام گرفته شده و تک رنگ بودند.
مینیمالیسم در استایل
مد مينيمال يعنى تمركز روى عملكرد به جاى شكل لباس. کارایی و راحتی لباس مهمتر از زرق و برق آن است. طراحان مينيمال با استفاده از فرآیند شبیهسازی که لباس را به عناصر لازم آن مانند آستین،یقه و … هدايت میكنند، اغلب با خطوط و اشکال هندسی است و پالت رنگى تك رنگ بهترين انتخاب است. در اینجا میتوان گفت سبک مینیمال بیانتهاست. کمترینها در سبک مینیمال، مهمترینها هستند.
ماکسیمالیسم در مد
هر سبکی برای پاسخ و تكميل سبکهای پیش از خود به وجود میآید. ماکسیمالیسم در پاسخ به مینیمالیسم شکل گرفت.در طول تاریخ سه ویژگی برای سبک ماکسیمالیسم در فشن وجود دارد: افراط، غیرکاربردی بودن و مهارت ابداع کردن . یکی از افراد فعال در این حوزه اعتقاد دارد كه سبک مینیمال انتخاب مدپسندان نيست. بیپروایی، زیبایی پیچیده و فرمهای اغراق شده هم از اصولی است که طراحان ماکسیمال در نظر میگیرند.
تاریخچه ماکسیمالیسم
قبل از بحران مالی سال 2008، در Runway ها هم میتوانستیم ماکسیمالیسم را مشاهده کنیم. با این وجود به عنوان واکنشی در برابر سقوط بازار سهام، صاحبان برندها و طراحان به سمت مینیمالیسم روی آوردند و طرز تفکر مینیمالیسم مورد تحسین قرار گرفت و از مصرف گرایی به سمت صرفه جویی قدم برداشت. این استایل در سال 2015 بود که به تدریج رواج پیدا کرد و اولین قدم های مربوط به این استایل توسط طراحی های Alessandro Michele، طراح برند گوچی برداشته شد.
ماکسیمالیسم در استایل
در اين سبك نبايد به هیچ قانونی پایبند باشيد و بايد پذیرای الگوهای جذاب و ترکیب چاپ پارچه باشید و از انتخاب رنگهای جسورانه و ترکیب کردن آنها نترسید. تمرکز اصلی را روی جزئیات بگذارید. لوگوهای بزرگ در سبک ماکسیمال بسیار پرطرفدار هستند.
برشها در مینیمال و ماکسیمال
فرم واقعى لباس در اندام در سبک مینیمال اهمیتی ندارد. معمولا لباسها با برشهای کم طراحی میشوند و به همين دليل جزييات اهميتى ندارند و لباس ها قالب تن نيستند. این سبک به راحتی بیشتر و استفاده طولانی مدتتر از لباس میپردازد، زیرا بعد از جنگ جهانی دوم دوری از مصرف گرایی از عوامل اصلی مورد توجه مردم بود. در ماکسیمال برشهای چند لایه میبینیم، برشهایی که در بیقاعدهترین حالت خود هستند، اما در مجموع فرم زیبایی را بهوجود میآورند و اين نكته نيز حائز اهميت است كه طراحی یک بخش شلوغ، خودش بسیار مشکل است.
رنگها در مینیمال و ماکسیمال
مینیمال و ماکسیمال هم مانند نامهای متضادشان، ویژگیهای ظاهری متفاوتى نيز دارند. در سبک مینیمال پالت رنگ کمرنگ، پاستلی و رنگهای سرد غالب هستند و در استایلها بیش از سه رنگ را نمیبینیم. اما ماکسیمالها پر از رنگ هستند. محدودیتی برای ترکیب تعداد رنگ ندارید و هیچ قاعده و قانونی هم برای استفاده از آن وجود ندارد.
برندهای مطرح حوزه مینیمال
شنل Chanel و جورجیو آرمانی Giorgio Armani در اکثر مواقع طرفدار و پیرو مینیمالیسم بودهاند.
برندهای مطرح حوزه ماکسیمال
در فشن شوی برندهایی مثل ورساچه Versace سبك ماكسيمال را مشاهده مى كنيم، ترکیب بینظیر و حساب شدهای از لباسها و اکسسوریهای ماکسیمال که به طور هوشمندانهای با هم ادغام شدهاند. این استایلها فقط به فشنشوها ختم نمیشوند و در استریتاستایلها بسیار دیده میشوند.
برندهای مطرح ترکیبی مینیمال و ماکسیمال
هر کدام از سبکهایی که در موردش صحبت کردیم طرفداران مخصوص خودشان را دارند. ممکن است ترکیب مینیمال و ماکسیمال را با هم بپسندید و يا شما طرفدار صد درصدی هر کدام از آنها باشید. شاید اعتقاد داريد تا وقتی که تقاضا وجود دارد، عرضه هم هست و برندهای مطرح این محصولات را تولید میکنند، اما ما از برندهایی صحبت میکنیم که در دنیای مد تاثیر میگذارند و آثار این طراحان سبب ترند شدن و یا از مد افتادن یک محصول میشود.
مینیمال و ماکسیمال در یک کالکشن
سبك بين مینیمال و ماکسیمال میتواند گاهی بهم نزدیک باشد؛ در میان برندهایی که کالکشنهای خود را به نمایش گذاشتند، برندهایی دیده میشدند که هم طرحهای ماکسیمال و هم طرح هاى مینیمال را در كالكشن خود داشتند. این کار به آنها کمک میکند تا سلایق بیشتری را پوشش دهند، اما در عین حال امضای خود را پای طرحها داشته باشند.
برندهایی مثل لانوین Lanvin و گوچی Gucci در میان کالکشنهایشان استایلهای ماکسیمال و مینیمال داشتند و به خوبی از پس طراحی هر دو سبک برآمده بودند. یک استایل مونوکروم با یک رنگ پاستلی در کنار ماکسیمالهای همیشهی گوچی، ترکیب فوقالعادهای را به نمایش گذاشته بود.
حالا به نظر شما در مد “بیشتر بهتر است” یا “کم هم زیاد است”؟