کار تیمی؛ تاثیر کار تیمی در کیفیت محصول نهایی
کار تیمی از عوامل موفقیت یک سازمان و رسیدن آن به اهدافش است. پیش بردن مجموعهای از وظایف در مسیر رسیدن به هدف، بهتنهایی امکانپذیر نیست. اینجاست که کار تیمی اهمیت خود را نشان میدهد. تیمها شکل میگیرند که افراد با سلیقه، امیال، علایقات و نگرش مشترک گردهم آیند و برای یک هدف مشترک کار کنند. اگرچه ما برای تبدیل شدن به موجودات اجتماعی، با اهداف و نیازهایی به دنیا آمدهایم که دلالت بر همزیستی دارند، اما یادگیری نحوه انجام کار گروهی و تیمی برای بیشتر افراد دشوار است. نتیجه یک کار تیمی گاهی میتواند بسیار بزرگتر و برتر از یک کار یکنفره باشد. تیمها معمولا کارآیی بهتری داشته و بهدلیل تمرکز افراد بر روی یک هدف، منجر به خلق محصولات جدید و ارزشمندی میشوند. در این مقاله میخواهیم درباره اهمیت کار تیمی و تاثیر آن در ارائه محصول باکیفیت بنویسیم.
کار تیمی
کار تیمی عبارت است از “فرایند کار مشترک با گروهی از افراد، بهمنظور دستیابی به یک هدف”. کار تیمی اغلب بخش مهمی از یک تجارت است، زیرا بیشتر مواقع لازم است همکاران بهخوبی با یکدیگر همکاری کنند و در هر شرایطی بهترین تلاش خود را ارائه دهند. کار تیمی به این معنی است که افراد سعی میکنند با استفاده از مهارتهای فردی خود و ارائه بازخوردی سازنده، علیرغم هرگونه درگیری شخصی بین افراد، همکاری کنند.
کار تیمی ازخودگذشتگی است. روی هدف نهایی تمرکز می کند. کار تیمی بر این مفهوم است که کل بزرگتر از مجموع اجزای آن است. همان ایده کلاسیک “یک به علاوه یک برابر با سه” است. شخصیتها و مجموعه مهارتها، متفاوتاند که میتواند درگیری شخصی ایجاد کند. بااینحال، هنگامی که کل تیم بر انجام کار بزرگ تمرکز میکند، تفاوتهای اعضای تیم به نقاط قوت تبدیل شده و اهداف برآورده میشوند و حتی از آنها فراتر می روند. کار تیمی حس وفاداری، امنیت و عزت نفس را تقویت میکند که نیازهای فردی اعضا را برآورده کرده، به تعلق آنها ارزش داده و روابط مثبت درون و بیرون تیم را حفظ میکند. این یک سبک زندگی جدید است که سایر همکاران و حتی خانواده را درگیر میکند.
- تفاوت کار گروهی و کار تیمی
هنگام کار در یک گروه، افراد دور هم جمع میشوند تا یک پروژه خاص را انجام دهند. محصول نهایی مهم است، نه فرآیند. وظایف توزیع میشوند و مشارکت اندکی در تصمیمگیری جمعی وجود دارد. نقشی که هر یک در توسعه هدف نهایی ایفا میکنند، درک نشدهاست. افرادی که در برنامهریزی هدفها دخالت نمیکنند، افرادی که در یک گروه به جای تیم کارمیکنند، در درجه اول بر بهرهوری خود تمرکز کرده تا وظایف محولشده را انجام دهند. اگر اهداف شخصی با تیم سازمانی، ناسازگار باشد، همکاری کاهش مییابد. اطلاعات پنهان میشود و مشارکت کاهش مییابد.از سوی دیگر، زمانی که به کار گروهی دست مییابیم، اتحاد علایق و اهداف باعث ایجاد انسجام یا جذابیت نسبت به تیم میشود و درگیریها را کاهش میدهد.
تفاوتهای زیادی بین یک تیم و گروه وجود دارد. در واقع تیم به مجموعه افراد همفکری گفته میشود که با تمرکز کردن بر یک هدف و ارزشی یکسان برای رسیدن به آن هدف، تلاش میکنند، اما در مقابل گروه به افرادی گفته میشود که اساسا بیشتر از دو نفرند اما الزاما هدف و ارزش خاصی را دنبال نمیکنند. همچنین در کار تیمی، غیبت هر یک از اعضای تیم باعث میشود تا هدف نهایی تیم دچار مشکل و نوسان شود که البته در گروه اینطور نیست و اعضای گروه شخصیت مستقلتری نسبت به یک گروه دارند.
- ضرورت کار تیمی
کار تیمی برای همه موسسات و واحدهای تولیدی، برای تولید و پیوند بهتر در میان کارکنان، ضروری است .هیچ موسسهای صرفا برای خیریه نیست، اهداف باید برآورده شوند و درآمد حاصل شود. وظایف به مدت طولانی درانتظارنمانده و باید در مدت زمان مورد نظر تکمیل شوند. یک مغز تنها نمیتواند همیشه راه حل مناسب ارائه دهد و بهتنهایی تصمیم بگیرد. او به کسی نیازدارد که بتواند درباره ایدههایش بحث کند. در یک تیم، هر عضو تیمی، دارای سهمی مساوی است و هر عضو یک راه حل مناسب برای مشکل را ارائه میدهد. همه گزینهها را میتوان مورد بررسی قرارداد تا بهترین راه حل ممکن را بیابید. اندیشهها را میتوان در میان اعضای تیم مورد بحث قرار داد و مزایا و معایب آن میتوانند مورد ارزیابی قرارگیرند.
وظایف وقتی توسط یک تیم صورت میگیرند، با سرعت بیشتری نسبت به حالت انفرادی انجام میشوند. هر فرد قطعا زمان بیشتری را برای انجام هر کاری صرفخواهدکرد، مخصوصا اگر بهتنهایی مسئول همه چیز باشد. وقتی کارکنان با هم کارمیکنند، شروع به کمک به یکدیگر کرده و مسئولیت ها به اشتراک میگذارند و در نتیجه سختی و فشار کار را کاهش میدهند. هر عضو تیمی، مسئولیت خاص خود را، باتوجه به تخصص و سطح مورد نظر خود تعیین میکند و در نتیجه خروجی بسیار کارآمدتر و سریعتری خواهد داشت. کار هرگز در یک تیم ملالآور یا کسلکننده نمیشود. در یک تیم، اعضای دیگر تیم میتوانند کار را در غیاب هر عضو انجام دهند و از این رو کار به شدت تحت تاثیر فقدان یک شخص قرار نخواهدگرفت.
- اهمیت کار تیمی
کار تیمی برای بهبود روابط میان کارکنان مهم است. افراد در هماهنگی نزدیک با یکدیگر کار میکنند و در نتیجه بهتر میدانند که درخواست بقیه افراد چیست. کار گروهی نیز احتمال وقوع اختلافات غیر ضروری میان کارکنان را کاهش داده و هر فرد تلاش میکند تا بهترین سطح را برای پشتیبانی از اعضای تیم خود داشتهباشد. سطح ارتباطات در نتیجه کار تیمی افزایش مییابد.اعضای تیم نیز میتوانند از یکدیگر تجربه بهدست آورند و از هم یاد بگیرند. زیرا هرفرد متفاوت و دارای ویژگیهای خاصی است. همیشه میتواند در بلند مدت کارهایی انجام دهد که در نهایت بهنفع تیمش باشد. همه افراد به دنبال تشخیص و ستایش استعدادهایشاناند. مثلا یکی احساس میکند انگیزه دارد که به سختی در یک تیم کار کند و به انتظارات دیگر اعضای تیم، پاسخ مثبت دهد. هر عضو منتقد دیگری می تواند در صورت بروز اشتباه از سمت شخص دیگری، او را تصحیح کند.
تیم و کار تیمی باید در محل کار مورد تشویق قرار گیرند، زیرا باعث تقویت پیوند میان کارکنان میشوند و به این ترتیب میتوان با سرعت بیشتری به اهداف رسید. حجم کار بهاشتراک گذاشته میشود و افراد احساس انگیزه بیشتری برای انجام بهتر کارها با مشارکت اعضای تیم خود خواهند داشت.
- اصول کار تیمی
شش اصل برای کار تیمی وجود دارد:
- تعداد کم افراد (حداکثر ۱۲ نفر)
- مهارتهای تکمیلکننده
- هدف مشترک
- پذیرش رویکرد کاری توسط تمام اعضای تیم
- مسئولیت و پاسخگویی همگانی
- منافع کار تیمی
- مسلماً استفادهی مؤثر از تیمها به خاطر منافعی که دارند، زندگی مدیران را راحتتر میسازد؛ این منافع عبارتانداز:
- خلاقیت بیشتر
- افزایش انگیزه
- افزایش توجه به همافزایی و خلاقیت
- کاهش ریزش کارکنان (رفتن کارکنان از سازمان)
- افزایش ارتباطات
- استفادهی بهتر از منابع
- تصمیمگیری بهتر
- فضای کاری بهتر
آنهایی که در یک تیم کارکردهاند، میدانند که کار در فضایی که در آن درستی حاکم است، نه تنها زحمت نیست، بلکه تفریح نیز محسوب میشود.
- اصول مدیریت صحیح کار تیمی
یک تیم از افرادی با نگرشها و سلایق متفاوت تشکیل میشود که همهی آن افراد، با هدفی مشترک گردهم آمدهاند. همیشه در ابتدای کار، افراد از انگیزه و خوشبینی بیشتری برخوردارند. هر چه بیشتر پیشرفته و با مشکلات بزرگتری مواجه شوند، اختلاف نظرات آنها پررنگتر میشود. اینجاست که مدیریت صحیح میتواند جلوی فروپاشی تیم را بگیرد و دوباره افراد تیم را همگام کند.
- تفویض اختیار
تفویض اختیار، یک اصل مهم در مدیریت است و این واگذار کردن مسئولیتها، با درجه الویت کمتر به دیگر کارکنان، به نفع سازمان است. البته فراموش نشود که از ارکان تفویض اختیار، این است که کارکنان از نحوه عملکرد شرکت اطلاعات کافی داشته باشند؛ به اندازه کافی در انجام مسئولیت خود ماهر و توانا باشند و در نهایت قدرت تصمیمگیری در امور را داشته باشند.
- انگیزه تیمی
از دیگر وظایف یک مدیر خوب، توانایی ایجاد انگیزه در دیگر اعضای تیم یا به نوعی کارکنان سازمان است. در قدم اول باید با اعضای تیم صادق باشید. مسئولیت آنها را به روشنی برایشان شرح دهید و بگویید که دقیقا چه چیزی از آنها میخواهید. سردرگمی از بزرگترین عوامل ازبینرفتن انگیزه است. پس بههیچعنوان آنها را سردرگم رها نکنید. در قدم بعدی اعتماد آنها را به خود جلب کنید. اینکه افراد از عمل شما مطمئن باشند، میتواند انگیزه بیشتری برای کار به آنها بدهد.
- دادن فرصت رشد به اعضای تیم
همیشه راهی برای پیشرفت کارکنان، به آنها نشان دهید. اگر عدهای در حوزه کاری خود، تازه کاراند، به دنبال راهنمایی آنها باشید. این گونه هم به رشد آنها کمککردهاید و هم به پیشرفت سازمان.
- ارتباط اعضای تیم با یکدیگر
قطعا یک مدیر، مشغله بیشتری نسبت به کارکنان دارد و مسئولیتش از وظایف دیگر اعضای تیم جداست. پس خوب است که فضایی صمیمی را برای کارکنان ایجاد کنید تا آنها بتوانند جدا از جلسات رسمی و منظم که تحت نظر مدیریت برگزار میشود، جلساتی برای تبادل نظر داشتهباشند. این تبادل نظر میتواند ذهن آنها را باز کند و از تنش افراد بکاهد. در نهایت عملکرد آنها بازده بیشتری خواهد داشت.
- دستهبندی افراد بر اساس تخصص
مدیران برای اینکه افراد را مجبور به کاری که دوست ندارند و به آن علاقه ندارند نکنند، بهتراست افراد را بر اساس تخصصهای لازم برای سازمان استخدامکنند و بر اساس این تخصصها افراد را دستهبندی کنند.
- بیان هدف گروه
مدیران باید هدف اصلی سازمان را بهطور واضح و شفاف با اعضای تیم و سازمان درمیان بگذارند. هر سوالی که در مورد هدف وجود دارد، پاسخ دهند و اجازه ندهند که نقطه ابهامی در مورد هدف در گروه باقی بماند.
- انعطافپذیری
افراد خشک و بدون انعطاف، در جایگاه تیمی خود درست عمل نمیکنند. افراد در کار گروهی باید انعطافپذیر باشند. اگر از این روحیه برخوردار نیستند، بهتر است قبل از ورود به کار تیمی، آن را در خودشان تقویت کنند، تا نه خودشان و نه دیگر اعضای تیم اذیت نشوند.
- پاداش گروهی
اگر پس از انجام کاری و رسیدن به موفقیت، برای گروه، پاداشی درنظر گرفتهشود، حس همکاری در افراد بیشتر میشود. دراینصورت اگر افرادی در تیم باشند که کارهایی مخالف با اهداف انجام میدهند، با دادن این پاداش، به افرادی هماهنگ با اهداف گروه تبدیل میشوند. سیستم تشویق و پاداش همیشه سیستمی موثر بودهاست.
- لذت کاری
در یک سازمان که محیطی خشک و خستهکننده دارد، میزان اشتیاق عمومی اعضا برای انجام کار کاهش مییابد. مدیران باید برای ایجاد لذت کاری به فکر راه حل باشند. همانطوری که افراد برای رفع خستگی نیاز به استراحت دارند، اعضای گروه هم برای عملکرد خود نیاز به لذتهای کوچکی مانند حس شوخطبعی در میان اعضا دارند.
کار تیمی یکی از مهارتهای نرم و مهم است. وقتی مجموعهای از افراد با تواناییهای مختلف در کنار یکدیگر جمع میشوند، هرکدام دارای تجربیات و تواناییاند که میتوان از آنها بهرهمند شد، طوریکه توانایی این افراد در حلکردن مشکلات و رسیدن به کمضررترین نتیجه و درنتیجه خدمت یا محصول باکیفیتتر بسیار موثر است. به نظر شما برای رسیدن به یک کار تیمی ایدهآل چه اصولی لازم است؟
نظرات 2